Freitag, 5. August 2016

Der Achte Jahrestag Andenken von "Jaqoub Mehrnehad“ der erste hingerichtete Blogger in der Welt



Der unschuldige Jaqoub Mehrnehad war der erste Blogger (Weblogger) in der Geschichte der Menschheit in der Welt (seit es Web-und Internet gibt), der vom Iranischen sogenannten Islamischen Regime hingerichtet (Justiz-Mord) wurde.

Der Jaqoub Mehrnehad war ein Student und Blogger (Webblogger), Journalist und Direktor der Zeitung „Mardoum Salari“(von Regime Reformatoren Lager) in der Provinz Sistan-va-Belutschistan.

Er sei in der rückständigsten und von Armut und staatlichen Diskriminierung geprägten Region von Iran, im Jahre 1980 als ein "Belutsche" geboren worden.

Er war einer der intellektuellen Jugendlichen vom Volk der ethnischen Minderheit Belutschen, der sich für die Erreichung der ethnischen Minderheit belutschischen Menschen- und Bürgerrechte einsetzte.

Anfang der Jahre 2000-2001 unterstützte die Islamischen Iranischen Regime der Jaqoub Mehrnehad Idee, des einen sozialen Studenten Organisation in der Provinz Belutschistan zu gründen.

Er gründete legal und verfassungsmäßig den „Jugend-Verein Stimme der Gerechtigkeit als einen Studenten -NGO Organisation, in der Stadt Zahedan der Hauptstadt der Provinz Belutschistan.

Das Belutschen Volk wurde in den vergangenen 90 Jahren vom iranischen Regime (Monarchie und gegenwärtigem Regime) politisch und kulturell sowie in bürgerrechtlichen Bereichen unterdrückt und vernachlässigt und Diskriminiert.

In den Paragraphen 12,13,14,15 des Gesetzbuches des sogenannten Islamischen Regimes steht:

Alle iranischen Minderheiten (Belutschen, Kurden, Araber, Azari-Türken und Turkmenen) dürfen neben der persischen Sprache als Nationalsprache ihre eigene Muttersprache auch in die Schule lernen, und sie dürfen ihre religiösen Angelegenheiten (sunnitische Muslime, Christen, Juden und Zoroastrische Rechtsschulanhänger) selbst verwalten und ausüben“ (1)

Aber das Regime lässt diese Paragraphen des Gesetzbuches auf dem Papier stehen und verhält sich gesetzeswidrig gegenüber den Minderheiten im Iran.
Die Waffe des Märtyrers Jaqoub Mehrnehad gegen das Regime war die Feder und das Schreiben.

Er lehnte jede Form von bewaffnetem Kampf und die Gewalt, zur Erreichung der Bürgerrechte der Belutschen ab.
Das rücksichtslose Iranische totalitäre Regime befürchtete, wie er mit seiner Bürgerrechts-Aktivitäten ein Symbol für die anderen jungen Belutschen werden könnte.
Weil die Belutschen, und besonders die jungen Leute, ihn unterstützen, genoss er bei der Bevölkerung (den Belutschen) viel Respekt.

Jaqoub Mehrnehad wurde im April-Mai des Jahres 2008 nach Beendigung einer „Fragen und Antworten“ Sitzung mit Provinz Behörden in Zahedans Universität, mit einigen seiner Kollegen und Mitgliedern des Vereins, von den Behörden des Iranischen Geheimdienstamtes festgenommen.

Das religiös und national faschistische Regime hatte ihm ohne dass Beweise und Hinweise vorlagen, vorgeworfen (wie es das Regime seit 37 Jahren praktiziert es), dass er mit den belutschischen bewaffneten Regime Gegnern (Joundullah Gruppe) zusammen arbeitet.
Völlig eine absurde, voreingenommenen, vorsätzliche Vorwürfe und Beschuldigung.

Das Mullah Regime hoffte, vielleicht mit seiner Festnahme und Hinrichtung seine Idee über der Gerechtigkeit und Bürgerrecht, die bei den Belutschen Nährboden fand, zu vernichten, und die Gerechtigkeitsforderungen des Belutschen Volkes zu untergraben.

Nach einem Jahr Inhaftierung, Folterung und Misshandlung und ohne ein faires Gerichtsverfahren sowie ohne einen rechtlichen Verteidiger und Anwalt erhalten zu haben, wurde der damals 29. jährige Jaqoub zusammen mit einem Studenten Kollegen und Mitglieder des Vereines, Abdulnasser Taheri Sadr, am 4 August (Journalisten Tag) 2008 im Zahedan Gefängnis durch Erhängen hingerichtet.

5. August 2016
Von: saditsch.hd



Film, dir letzten Rede von Jaqoub, nach dieser Rede wurde er verhaftet.




https://www.youtube.com/watch?v=seVLl9emCTc




Donnerstag, 4. August 2016

به یاد هشتمین سال اعدام زنده یاد یعقوب مهرنهاد



دفاع از "هویت ملّی و سرزمین مادری" با بکارگیری اهرم "مبارزه مسلحانه چریکی خشونت آمیز" علیه سیاستهای دولت ها و رژیم های مستبد و بیدادگر، همچنین جنگ و مقابله بر علیه نیروهای بیگانه اشغالگر، پدیده ای نیست که فقط در بلوچستان رُخ دهد و یا مخّتص به بلوچها 
باشد.

در طی سی و هشت سال دوران حاکمیت نظام فرقه گرای دینی ایران، صدها جوان فرزانه از میان ملّت بلوچ، به هدف خنثی نمودن بیدادگریهای نظام جمهوری اسلامی در خطه بلوچستان، به شیوه های مختلف و اغلب با اعتقاد بر تّز و تئوری "مبارزه مسلحانه" به مقابله برخاسته اند و راههای پر خطر و گاه ارزشمندی را پیمودند.

اما در اوایل دهه هشتاد هجری شمسی (در دوران دولتهای رئیس جمهور سابق آخوند محمد خاتمی) و در بحبوبه هر چه بیشر آشکار شدن نزاعهای داخلی بین "خودی های" نظام (اصلاح طلبان و تندروها و اصولگرایان) بر مردم ایران، گروهی از جوانان روشنفکر و تحصیلکرده، آگاه به مسائل و چالش های سیاسی و مذهبی، که نظام بر مردم بلوچ تحمیل کرده است، دست به "ابتکاری تازه" زدند.

این جوانان در سال 1381 شمسی با اعتقاد به "فعالیت مسالمت آمیز و بدون خشونت" در چارچوب قانون اساسی نظام، با دریافت مجوز قانونی از دولت جمهوری اسلامی، یک نهاد دانشجویی، اجتماعی و فرهنگی- سیاسی به نام "انجمن جوانان صدای عدالت" به دبیرکلی یعقوب مهرنهاد، در استان سیستان و بلوچستان تأسیس نمودند.

در ابتدا کارگزاران عالی رتبه اما "منافق صفت" آنروز جمهوری اسلامی مستقر در بلوچستان، از تأسیس چنین انجمنی، که بر یاپه اعتقاد به ایده و تفکر "فعالیت بدون خشونت و مسالمت آمیز" شکل گرفته بود، استقبال نمودند.

یعقوب مهرنهاد و همفکرانش فعالیت های خود را در مسیر روشنگری نمودن جنبه های "حقوق شهروندی" برای عامه مردم بلوچ و تثبیت دادن نظریه و ایده "گفتمان و فعالیت بدون خشونت" به پیش می بردند، آنها از هر گونه خشونت و فعالیتهای غیرمسالمت آمیز دوری می جستند.

با گذر زمان و اما به سرعت، قشر جوان و تحصیل کرده رغبت یافته به خدمت برای جامعه، گفتمان پیام "فعالیت مسالمت آمیز و بدون خشونت" ی گروه "انجمن جوانان صدای عدالت" را، که در قامت مسالمت جویانه "جاویدان یاد" یعقوب مهرنهاد و دیگر اعضای شورای مرکزی این انجمن تداعی می شد، را دریافتند.

زنده یاد یعقوب در کنار تحصیل در رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران و عهده دار بودن دبیرکلی انجمن جوانان صدای عدالت، به کار و فعالیت روزنامه نگاری و وبلاگ نویسی مشغول بود، او مدیریت "روزنامه مردم سالاری" متعلق به طیف به اصطلاح اصلاح طلبان حکومت را در بلوچستان نیز بعهده داشت.

یعقوب معتقد بود که تنها راه ایجاد و حفظ امنیت در اقلیم بلوچستان، اجرای عدالت به صورت واقعی و عملی، با گذر از مسیر تلاش به هدف رفع فقر و محرومیت و از بین بردن بیسوادی، ممکن خواهد بود.

بر اساس شواهد و شنیده های تقریبأ موثق، کارگزاران "نظام استبدادی آخوندهای گروگانگیر" در کنار دستگیری یعقوب مهرنهاد و برادر کوچکترش ابراهیم مهرنهاد که در آنزمان شانزده سال سن بیش نداشت، حدود بیست تن دیگر از اعضای فعال "شورای مرکزی" این نهاد مسالمت آمیز- مدنی را به اتهام کذب، عضویت و همکاری با گروه جندالله، دستگیر کرده اند.

همه دستگیر شدگان در زمانهای مختلف، بدون داشتن وکیل مدافع و حق دفاع از خویش محاکمه شدند، بسیاری از آنان به مجازاتهای سنگین حبس درازمدت، از جمله یعقوب در کنار همرزمش عبدالناصر طاهری صدر در چهارم دی ماه 1386 در دادگاه زاهدان به اعدام محکوم گردیدند.

یعقوب برای اولین بار در فروردین 1386 دستگیر شد و بعد از چند روز بازداشت آزاد گردید اما وی کمتر از یک ماه بعد در اردیبهشت ماه مجددأ به دلیل برگزاری یک نشست تحت عنوان "جوانان پرسشگر و مسئولین پاسخگو" که تنی چند از مقامات و کارگزاران رده بالای رژیم در آن گردهمایی حضور داشتند، دستگیر شد.

سرانجام بعد از یک سال و نیم تحمل شکنجه، جاویدان یاد یعقوب مهرنهاد به همراه همرزمش زنده یاد عبدالناصر طاهری صدر، در روز چهاردهم مردادماه 1387 برابر با چهارم اُوت 2008 در زندان زاهدان، اعدام شدند.

اگر چه فعالیتهای مسالمت آمیز و مدنی این جوانان نخبه و فرهیخته در اقلیمءِ پر مصائب و توسط حکومت به عمد محروم نگهداشته شده بلبوچستان، به قیمت پر پر شدن زندگی و جان آنان تمام شد، اما راهی که آنها پیمودند و در آن میان یعقوب مهرنهاد "طلیعه دار" این حرکت گشت، اکنون بیشتر از گذشته، جهت نابودی افکار تاریک اندیشانه و باطل نظام آخوندی، در جامعه بلوچستان تابش نورش پرفروغ تر می درخشد.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
                                         
چهارم ماه اُوت 2016


Video Clip



آخرین سخنرانی شهید یعقوب مهرنهاد, اولین شهید وبلاگ نویس جهان.


IMG_3731.JPG wird angezeigt.
بدون شرح !