بیش از سه دهه است که
هر سال از آسمان سیستان و بلوچستان دهها ستاره درخشان توسط عُمال دولتی "نظام تاریک اندیشان و
سیه دلان" استبداد ولایت فقیهی ایران، با سناریوسازی های مختلف، به
جهان خاموشی سپرده (اعدام) میشوند.
اما با وجود این
"ستاره
کُشتن ها" توسط "کوتاه نظران"
در پوشش دینی و مذهبی و سیاسی، آسمان دیار فرزندان "یعقوب" ها از .لیث تا مهرنهاد از همّل و کنبر تا دادشاه و... همچنان غرق ستاره است.
یکی از این ستارگان
درخشان آسمان بلوچستان زنده یاد یعقوب مهرنهاد بود، وی برای ارتقاءَ بخشیدن به سطح
آموزشی و فرهنگی و به هدف جستجو و پیداکردن مسیری ملّی و متحد و با امید برای
فراهم ساختن زمینه ای که رفع فقر و محرومیت های اقتصادی و فرهنگی و تبعیض های سیاسی مردم محروم بلوچستان را به ارمغان بیاورد.
در سال 1381 خورشیدی با
کمک و همراهی دوستان دانشگاهی و فعالین فرهنگی بومی، با اخذ اعتبارنامه از سازمان
ملی جوانان کشور، با تاسیس یک سازمان غیردولتی مدنی بنام "انجمن جوانان صدای
عدالت" پا به صحنه فعالیت های سیاسی و اجتماعی نهاد.
"انجمن جوانان صدای عدالت" طی چهار- پنج سال حیاتش به
دلیل فعالیت های متعدد در امور هنری (1) و
دانشجوئی، زنان و جوانان و به خاطر تشویق نمودن مردم بر رفتن به مسیر جامعه مدنی و مبارزه مسالمت آمیز با تبعیض های حکومتی،
همچنین به سبب روشنگری هایش برای مردمان، در خصوص پاسخگو بودن مسئولان حکومتی در
قبال وظایفشان، در قلب مردم تمام اقشار جامعه بلوچستان حرمت و احترام قابل توجهی
یافته بود.
این موضوع، حرمت و
احترام یافتن یک انجمن مدنی در نزد مردم بلوچستان، به مزاج مسئولین و عوامل نظام
تمامیتخواه جمهوری اسلامی ایران خوش نمی آمد.
مسئولین برای مقابله
با فعالیت های مدنی و به دور از خشونتءِ انجمن جوانان صدای عدالت، با دسیسه و سناریوسازی وارد عمل شدند، اولین بار وی
را به دلیل نوشتن مطلبی که در آن، از مقامات محلی حکومتی استان و نالایقی های
سیاسی و اقتصادی و از ناتوانی آنان در پاسخگوئی به مردم، نقد و انتقاد کرده و نیز
خواهان استعفا و یا برکناری آنها شده بود، در فروردین 1386 دستگیر و بعد از چند
روز بازداشت وی را آزاد نمودند.
کمتر از یکماه در
اردیبهشت همان سال، مجددأ به دلیل برگزاری نشستی با عنوان "جوانان پرسشگر و مسئولین پاسخگو"
(چنین نشست هایی هر سال یکبار توسط انجمن برگزار می شد) که در آن تنی چند از
مقامات و مسئولین حکومت حضور داشتند، به همراه برادر شانزده ساله اش ابراهیم
مهرنهاد، عبدالناصر طاهری صدر و چند تن دیگر از اعضای شورای مرکزی انجمن، دستگیر و
روانه زندان شد.
در چهارم دیماه سال
1386 در بیدادگاه زاهدان وی برای اولین و آخرین بار به همراه دیگر دوستان همفکر و
محبوس، به اتهام کذب "عضویت و همکاری با گروه جندالله" و به جرم "محاربه و فسادفی الارض" بدون داشتن وکیل مدافع و
بدون حضور و رای هیئت منصفه، محاکمه شد، او به همراه عبدالناصر طاهری صدر به اعدام
و دیگر همرزمانش به حبس محکوم گردیدند.
یعقوب مهرنهاد مُبلغ
مبارزه مسالمت آمیز در چارچوب قانون اساسی ج ا، در استان سیستان و بلوچستان بود، با
هرگونه مبارزه خشونت آمیز مخالفت جدی میکرد، قلم سلاح او، حق و حقخواهی
آرمان انسانی و صلح
طلبی و تلاش در مسیر همزیستی ملیتهای ایران "جهان بینی" او بود.
سرانجام بعد از یکسال
تحمل شکنجه، شهید زنده یاد یعقوب مهرنهاد به همراه همرزمش شهید زنده یاد عبدالناصر
طاهری صدر، در روز چهاردهم مردادماه 1387 برابر با 4 اوت 2008، در شکنجه گاه (زندان)
زاهدان از طریق چوبه دار حلق آویز و اعدام شدند.
در حقیقت توسط
نیروهای قوه قضائیه رژیم به اصطلاح جمهوری اسلامی به قتل رسیدند و در مردادماه که
در نزد ایرانیان نیز به ماه "أمر" یا ماه "زندگی جاویدان" از آن یاد میشود، در یاد و خاطره ها "أمر"
گردیدند.
یادشان گرامی و راهشان
پر رهرو باد.
ح د سدیچ
شنبه هفدهم امرداد
1394 برابر با 8 اوت 2015
ویدیو؛ آخرین سخنرانی
زنده یاد یعقوب مهرنهاد.