![]() |
جمهوری اسلامی ایران رژیم دروغگوها، مردم فریب
ها، تحریف کنندگان حقیقت، ستمگرها و در مجموع، حکومت دزدان و اوباشان به ظاهر
مذهبی و در حقیقت، غارتگران ایران است.
هر چه زمان از پایان جنگ ۱۲ (هر روز جنگ بنام یک قبیله از۱۲ قبیله قوم بنی اسرائیل)
روزه ایران و اسرائیل میگذرد، آدم
"ایرانی" مُنصف و دارای عقل سلیم با دیدن رویکردها و اعمال مدیران،
مجریان و مزدوران "باطل خیال" رده های بالا و میانه حکومت در می یابد
که، آنها در کنار داشتن "جهالت خدادادی" و "سواد عدم تشخیص"
زمان، مکان و شرایط، اکنون در فاجعه بارترین و تضعیف ترین دوران جمهوری اسلامی، حتی فاقد "قدرت درک" پارادیم های
سیاسی (روح سیاسی زمان) کشور، مطالبات مردم، رویدادها و رخدادهای منطقه و جهان، نیز
هستند.
این قشر ازمدیران، مجریان و مزدوران، هر ابزار، روایت، داستان، افسانه، تصویر و عکس، نوشته یا حکایت تاریخی، فرهنگی و حماسی
و غیره ای را، که حتی با هر "تعریف" منطقی و مصداقی، در"تعریف و
تعبیر" های ساختاری و ایدئولوژیکی جمهوری اسلامی نمی گُنجند، را "مصادره
مصداق به خویش" می کنند و از آنها، در راستای حفظ منافع حقیر شخصی خودشان و
نیز بیشتر از پیش و بیش از همه، برای "چاپلوسی و دلخوش کردن سران رژیم عمامه
داران به صورت پروپاگاندا و تبلیغات وارونه شده بکار میگیرند، تا از آن بهره
برداری سیاسی- مذهبی، امنیتی، نظامی و مالی ببرند.
هر فرد (حداقل: پیروان و معتقدان ادیان
ابراهیمی) در جهان، که داستان "فرعون" مصر با "بنی اسرائیل"
(قوم یهود) را شنیده باشد میداند، بنی اسرائیل به همراه پیامبر موسی، در حال فرار
از بردگی و یوغ فرعون، به ساحل رود نیل میرسند و به دلیل نداشتن وسیله (کشتی و قایق و لنچ) برای عبور از رود نیل، با وحی
(حکم) "یهوه" به موسی، موسی عصای خود را به آب میزند، آب خروشان و عمیق
رود نیل شکافته میشود، همه ۱۲ قبیله بنی
اسرائیل از راه آبِ شکافته شده، به سلامت عبور می کنند.
اما وقتی فرعون و نیروهای جنگی اش که دشمن بنی
اسرائیل بوده اند و برای کشتار و قتل آنها، آنان را تعقیب می کرده اند، به محض ورد
در مسیر آبِ شکافته شده، دو سوی آب به جای خود باز می گردند و فرعون و همراهانش را
غرق و نابود می کنند.
تاریخ عناد و لجبازی "فقیهان و روحانیون
شیعه" با غیرشیعیان و غیرمسلمانان، منجمله دشمنی با "بنی اسرائیل" تاریخی
به درازای "تاریخ تشیع" دارد.
دشمنی و لجبازی روحانیون با کشور اسرائیل،
در قالب مکتب "ولایت فقیه" در حکومت جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یک
"رسالت اسلامی- سیاسی" پذیرفته بشمار می آید، که طی ۴۵ سال گذشته، خصوصأ بعد از حمله های ویرانگر اسرائیل به گروههای
تروریستی به اصطلاح "محورمقاومت" در خاورمیانه و حمله نظامی کُشنده و
جبران ناپذیرمستقیم اسرائیل به خاک رژیم، در جنگ ۱۲ روزه اخیر به اوج رسیده است.
با توجه به توضیحاتی که، جهت بیشتر شدن اطلاعات عمومی شما مخاطب گرامی، در فوق اشاره نمودم، اکنون به اصل موضوع، به قول
عامیانه، به یک "سوتی" حکومتی و شهرداری تهران و دستگاههای تبلیغاتی
رژیم، می پردازم.
جمهوری اسلامی سالهاست در مجالس سیاسی و عبادی و
در تجمعات نمایشی حکومتی با درست کردن سوژه های گوناگون، منجمله از دستگیری
بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ ساخته شده ازکاغذ مُقوایی، یا با نصب روزشمارالکترونیکی تاریخ محو اسرائیل، تراکت، پلاکارد،
نقاشی تصویرموشک و ... در میدان "فلسطین" و دیگر مکانهای شهر تهران، دشمنی با اسرائیل و بنی اسرائیل را به نمایش میگذارد و به رُخ جهانیان می کشد.
اکنون عالم و آدم خبر دارند و تقریبأ همه مردم
جهان میدانند، که رژیم ایران و اسرائیل بعد از جنگ ۱۲ روزه در "آتش بس نانوشته" بسر میبرند.
جمهوری اسلامی از وجود این آتش بس استفاده کرده و در میدان فلسطین شهر تهران، در کنار دیگر پلاکاردهای ضد اسرائیلی، با نصب یک پُرتره بزرگ، که داستان عبور "بنی اسرائیل" از رود نیل و غرق شدن "فرعون" مصر و نیروهایش (اما، با سربازان، توپ و تانک، هواپیما جنگی و پرچم کشور اسرائیل کنونی!؟) که دشمن بنی اسرائیل بودند، را ترسیم کرده است.
اگر منابع تاریخی را مرجع قرار دهیم، "فرزندان اسرائیل" یهودیان وسرزمین زیرحراست شان همین کشور اسرائیل کنونی هست و دشمن شماره یک این کشور، اکنون رژیم جمهعوری اسلامی ایران است، که بدون تعارف سیاسی و پیامدهای آن فاش و آشکارا می گوید،: اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود، به آن کشور حمله موشکی و پهپادی می کنند.
«نتیجه توضیحات
بالا: چهار نکته پرسش رو ما می گذارد»
۱- آیا، در جنگ و جنگهای بعدی بین ایران و اسرائیل، بار دیگر
فرعون غرق خواهد شد؟
۲- این پلاکارد به جای تهران، باید در کدام شهر جهان نصب می
شد؟
فرض کنیم، فرض کنیم، فرض کنیم، جهان چنین میبود، قبل از جنگ جهانی دوم کشور اسرائیل وجود میداشت، میلیونها یهودی نیز شهروند آلمان میبودند و همیشه، دوباره، مداوم توسط رژیم نازی، مورد اذیت و آزار، دستگیری، زندان و کشتار قرار می گرفتند و اسرائیل هم به لحاظ قدرت قوی سیاسی، نظامی، اقتصادی، صنعتی، فناوری و الکترونیکی و ... می توانست، با انجام حمله نظامی شبیه حمله های جنگ ۱۲ روزه به رژیم ایران، همه فرماندهان ارتش آلمان نازی را می کُشت.
۳- آنوقت، آیا، خود را مورد تمسخُر قراردادن نمی بود، اگر رژیم
آلمان نازی طی کشتارمیلیونها یهودی توسط خودش، و در جنگ با اسرائیل حقیرشده و فرماندهان نظامی و دانشمندانش کُشته شده اند، طبق حُکم به اصظلاح پیشوا و رهبر (آدولف
هیتلر)، چنین پلاکاردی را در شهر برلین، نصب می کرده بودند؟
![]() |
۴- یا که، اگر یک سرباز یا افسرعضو اس اس Sturm- Stafel (S S) "آتش به اختیار" رژیم
نازی، به نصب چنین پلاکاردی جهت حمایت از کشتار یهودیان، در میدان
دروازه "براندنبورگ" برلین دست میزد، آیا وی فورأ
به جرم "جاسوسی برای کشور متخاصم" دستگیر، شکنجه و اعدام نمی شد؟
علم افلاطونی حریف جهل مادرزادی نیست.
گر حُکم شود که مست گیرند، در اندر برون "بیت رهبری"
هر آنکه هست گیرند.
ح د سدیچ
۳۰ مرداد ماه ۱۴۰۴ برابر با ۲۱ آگوست ۲۰۲۵
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
https://news.gooya.com/2025/08/post-100737.php
https://makoranbelutschistan.blogspot.com/2025/07/was-wird-die-welt-erleben-das.html